کد مطلب:235288 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:231
کرامت 08
ابواسماعیل هندی گفت: در هند شنیدم كه خدای را در زمین حجت و امامی است.
در طلب آن از خانه خارج شدم بالأخره مرا به سوی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام راهنمایی كردند وقتی به خدمت ایشان رسیدم، زبان عربی نمی دانستم به زبان هندی سلام كردم؛ آن حضرت به زبان هندی به سلامم جواب داد.
عرض كردم: در هند شنیدم كه حجت خدا از مردم عربستان است لذا مرا به سوی شما راهنمایی كردند؛ به زبان هندی فرمود: من همانم كه تو در طلب آنی؛ هر سؤالی كه داری از من بپرس.
سؤال كردم؛ به سؤالم جواب دادند.
هنگام حركت عرض كردم من لغت عرب نمی دانم؛ از خدا بخواه تا این زبان را به من الهام نماید تا بتوانم، به لغت عرب با مردم صحبت كنم.
دست مباركش را بر روی لبهایم مالید؛ آن گاه توانستم، با لغت عرب با مردم صحبت كنم. [1] .
در طلب آن از خانه خارج شدم بالأخره مرا به سوی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام راهنمایی كردند وقتی به خدمت ایشان رسیدم، زبان عربی نمی دانستم به زبان هندی سلام كردم؛ آن حضرت به زبان هندی به سلامم جواب داد.
عرض كردم: در هند شنیدم كه حجت خدا از مردم عربستان است لذا مرا به سوی شما راهنمایی كردند؛ به زبان هندی فرمود: من همانم كه تو در طلب آنی؛ هر سؤالی كه داری از من بپرس.
سؤال كردم؛ به سؤالم جواب دادند.
هنگام حركت عرض كردم من لغت عرب نمی دانم؛ از خدا بخواه تا این زبان را به من الهام نماید تا بتوانم، به لغت عرب با مردم صحبت كنم.
دست مباركش را بر روی لبهایم مالید؛ آن گاه توانستم، با لغت عرب با مردم صحبت كنم. [1] .
[1] ج 49 بحار، ص 50.